در شرایطی که کاهش سرمایه گذاری در اقتصاد کشر از یک سو، بهره وری پایین و گرایش به تعدیل نیروی انسانی در سازمان های دولتی و وابسته به دولت از یک سو و خیل تازه واردان به بازار کار، بیکاری را به معضل بزرگ اقتصادی و اجتماعی بدل کرد است.به نظر می رسد که توسعه کارآفرینی و ترویج فرهنگ کارآفرینی یک ضرورت جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.پژوهش حاضر که به سفارش مدیر بین المللی «طرح پشتیبانی خدمات مالی خرد روستا» انجام شده در دو بخش تنظیم گردیده است.بخش نخست آن شامل بررسی جمعیت شناختی و میزان دسترسی جوانان به خدمات مالی روستایی است و بخش دوم مربوط به نگرش جوانان به موضوع کارآفرینی(تمایل به نوآوری، ریسک پذیری و …) است.این مقاله برای بخش دوم مطالعه تنظیم شده و بیشتر سعی شده یک خود ارزیابی کارآفرینی از آزمودنی ها ارائه شود و با رویکرد روان شناختی لایه های ذهنی افراد موردنظر شناسایی و تجزیه و تحلیل شوند.

مدل مفهومی پژوهش حاضر بر اساس سازه های ادبیات کارآفرینی و عواملی که کارلند و همکارانش(۲۰۰۲) شناسایی کرده بودند شکل گرفته است و با استفاده از متغیرهای تشکیل دهنده عوامل فوق چارچوب ابزار پژوهش مشخص شده و برای این منظور از پرسش نامه استاندارد خودارزیابی کارآفرینی که به فارسی ترجمه و بومی سازی و مورد بررسی روایی ظاهری و محتوایی قرار گرفته بود استفاده شده است. از بررسی و مقایسه ی میانگین امتیازات می توان نتیجه گرفت که میانگین امتیازات تمامی عوامل از کارآفرینی و نوآوری در افراد مورد بررسی نسبتا بالا بوده و در مقایسه مردان با زنان، میانگین امتیازات مردان بالاتر از امتیازات زنان قرار دارد و اگر بخواهیم این امتیازات را با مقیاس کالند بسنجیم امتیازات مذکور در محدوه ی افراد کارآفرین قرار دارند.