بسیاری از نظام های اجتماعی سعی می کنند فقط کارها را درست انجام دهند اما آن ها کارهای درستی را انجام نمی دهند.مثال هایی از این نوع را می توان در قسمت های مختلف حمل و نقل، بهداشت و درمان، حقوق، امور نظامی و آموزشی و … دید.علاوه بر این شواهد نشان می دهد که اکثریت شرکت ها آن چه را که می گویند عمل نمی کنند و اغلب راه حل را در کاهش نیروی انسانی می دانند.
متفکران سیستم ها تا حدود زیادی روی کارایی (کار را درست انجام دادن)تمرکز کرده اند، بدون این که به اثربخشی(کارِ درست را انجام دادن) توجه کنند.اگر نگوییم که غیراخلاقی رفتار کرده اند حداقل باید بگوییم غیرمسئولانه عمل نموده اند.این متفکران نسبت به سازمان هایی که در آن کار می کنند تعهد دارند و مسئولیت دارند تا سازمان را به کارکردهای واقعی و درست در مقابل انجام کارهای نادرست هدایت کنند.